عجب حکایتی ست این عشق دیرینه ات!
هر وقت از پستوی تنگ دلم خاطراتت را بیرون میکشم
گردو خاک این کتیبه تاریخی بر چشمانم مینشیند
نه باستان شناسم نه تاریخ شناس..
ولی این عشق تاریخی ات را چه خوب میشناسم!!
تبلیغات
مطالب مرتبط
عشق واژه ای زیبا و دلرباست 
عشق چیست؟ 
من و تنهایی هایم... 
می نویسم برای تو... 
رویای ابدی من... 
تو را می خواهم برای همه ی عمر 
خوشبخت ترینم که تو یارم هستی 
وقتی کسی رو دوست داری... 
بودنت سهم من است... ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
رفتن به مزار خون آلود عشق (پست ثابت)
متن رمانتیک و عاشقانه مخاطب خاص 
شعر ماه من غصه نخور . . . 
عکس های عاشقانه
دوستت دارم...
شعر هنوزم سخت میخوامت از فرزاد حسنی به همسرش
بغل کردن من توسط عشقم ...
اشک ریختن عاشقانه...
بهت بگم عاشقتم ، دوست دارم یه عالمه! 
همگام شدن با سرنوشت...
چشمانت مرا از خود به در میکند
تو در دفترم دلتنگی هایم می زیستی...
عشق یعنی بیقرار بیقرار...
تو لایق عشق من هستی...
احساس امنیت کنار تو...
خنده های "تو" و شادی من
عاقبت زندگی...
امید به زندگی فقط به خاطر تو 
قبرستان احساسات من آرشیو
آمار سایت