گاهی یک بوسه
یک نگاه کوتاه
یک لبخند
گونه ای سرخ از شرم نگاه
ضربانی تند
یک دوستت دارم با لکنت
عشق پنهان ترین پیدای عالم است...
یک نگاه کوتاه
یک لبخند
گونه ای سرخ از شرم نگاه
ضربانی تند
یک دوستت دارم با لکنت
عشق پنهان ترین پیدای عالم است...
تنهایی ام را کسی شریک نیست
مطمئن باش
دست احتیاج به سمت تو که هیچ
به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد
شاید که تنهایی هایم
از تنهایی دق کند...
ای رویای ابدیم
ای ممنوعه ی من ؟
چگونه و کجا و چرا ، پنهانت کنم ؟
مگر می توانم
وقتی تمام قافیه ی شعرهایم تویی!
وقتی تمام وجودم پر است از تو
نمی توانم !
بگذار شهره و مجنون دیوانه ی
این شهر شوم...
بعضی ها
تکرار نمی شوند...
پس کسی
را که دوست داری...
همیشه کنار
خودت نگه دار...
و مراقبش باش.
وقتی کسی رو دوست داری حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیارو بدی فقط یه بار نگاش کنی
به خاطرش داد بزنی ، به خاطرش دروغ بگی
رو همه چی خط بکشی، حتی رو برگ زندگی
وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه...
فقط اونی که عشقته، عاشقیو بلد باشه
قید تموم دنیارو به خاطر اون میزنی
خیلی چیزارو میشکنی تا دل اونو نشکنی
متن درخواستی...
دوستت دارم...
و این را روزی هزار بار
برای خودم تکرار میکنم
و سرمست میشوم از داشتنت
همین که
بودنت ، سهم من است
من خوشبخت ترین
آدم روی زمینم...
لذت دنیا...
داشتن کسی ست
که دوست داشتن را بلد است
به همین سادگی...!
این روزها
گفتن دوستت دارم انقدر ساده است که میشود آنرا از هر رهگذری شنید!
اما فهمش...
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست
سخت است اما زیبا!
زیباست
برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی لیلی نیست...
هر رهگذری مجنون...
و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد!
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی آمد و هم نشینت شد
در چشمانش باید
رد آسمان رد خدا باشد
و باید برایش
از من گذشت
تا به "ما" رسید...
حرف بزن...!
صدایت را دوست دارم
بگو...
فقط بگو...
در آغوشم بگیر
و درگوشم از "ماندن" بگو
از دوستت دارم هایی که از شنیدنش دلم بریزد...
تنهایی من از اونجایی شروع شد که
میان این همه "بود" منتظر یکی بودم که "نبود"...
تقصیر از "من" است...
آن زمان که گفتی... قول بده همیشه "کنارم" بمانی...
یادم رفت بپرسم... کنار "خودت" یا "خاطره هایت"...؟
دنیای عجیبی است... ساختمان ها هرچه رو به آسمان رفتند،!
انسان ها زیر زمینی تر شدند...
گاهی باید احساس نکنی، تا احساست کنند!
گاهی باید کسی باشی که نیستی، تا کسی که بودی باشی!
گاهی باید چشم ها را بست، تا تو را ببینند!
گاهی باید خوابید، تا شاید بیدارت کنند!
گاهی باید رفت، تا نبودنت احساس شود...
دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی،فهم گرفتنش را ندارد
قیمتی دارد که هر کسی،توان پرداختش را ندارد
جمله ی کوتاهیست که هر کسی،لیاقت شنیدنش را ندارد
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستی
دلتنگی هایم را زیر بغل زده ام و نشسته ام در انتظار روزهای مبادا...
سهم من از تو همین دلتنگی هاییست که بی دعوت می آیند و خیال رفتن ندارند...
صبور باش... عاقبت یک روز به مهر از تو یاد میکنند
و به افتخار به دوشت میبرند از سردخانه تا قبرستان...
وقتی دست هایت را می بردی هیچ فکر کردی؟
به بویش گرمایش قدرتش امیدش واین پاییز
تمام کت هایم جیب های بزرگ دارند
دستم تنهایی یخ می کند