بودنت را دوست دارم وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی
و به آغوشت سفت مرا مے فشارے و وادارم مے کنے
که به هیچ کس فکر نکنم جـــــــز تــــــو
بودنت را دوست دارم وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی
و به آغوشت سفت مرا مے فشارے و وادارم مے کنے
که به هیچ کس فکر نکنم جـــــــز تــــــو
گفتی دوستت دارم ،قلبم تندتر از همیشه تپید
لبخند زدم و باورت کردم با اینکه می دانم لبها دروغ می گویند .
با صدایت مرا نوازش کردی تپش قلبت را حس کردم مهربان و پاک بود
در اغوشت غرق محبت شدم به تو تکیه کردم و ارام شدم