من از خدا خواستم، نغمه هاي عشق مرا به گوشت برساند
تا لبخند مرا هرگز فراموش نكني و ببيني كه سايه ام به دنبالت است
تا هرگز نپنداري تنهايي. ولي اكنون تو رفته اي ،
من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من اين است كه من شاهد رفتن تو هستم
من از خدا خواستم، نغمه هاي عشق مرا به گوشت برساند
تا لبخند مرا هرگز فراموش نكني و ببيني كه سايه ام به دنبالت است
تا هرگز نپنداري تنهايي. ولي اكنون تو رفته اي ،
من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من اين است كه من شاهد رفتن تو هستم
گفتی دوستت دارم ،قلبم تندتر از همیشه تپید
لبخند زدم و باورت کردم با اینکه می دانم لبها دروغ می گویند .
با صدایت مرا نوازش کردی تپش قلبت را حس کردم مهربان و پاک بود
در اغوشت غرق محبت شدم به تو تکیه کردم و ارام شدم