گاهی یک بوسه
یک نگاه کوتاه
یک لبخند
گونه ای سرخ از شرم نگاه
ضربانی تند
یک دوستت دارم با لکنت
عشق پنهان ترین پیدای عالم است...
یک نگاه کوتاه
یک لبخند
گونه ای سرخ از شرم نگاه
ضربانی تند
یک دوستت دارم با لکنت
عشق پنهان ترین پیدای عالم است...
ای رویای ابدیم
ای ممنوعه ی من ؟
چگونه و کجا و چرا ، پنهانت کنم ؟
مگر می توانم
وقتی تمام قافیه ی شعرهایم تویی!
وقتی تمام وجودم پر است از تو
نمی توانم !
بگذار شهره و مجنون دیوانه ی
این شهر شوم...
تو را می خواهم برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
تو را می خواهم برای
پرسه زدن های شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر...
خوشبخت ترینم
که تو یارم هستی
هر لحظه و همواره
کنارم هستی
ای علت خنده های
مستانه ی من
تو رونق
بستان بهارم هستی
بعضی ها
تکرار نمی شوند...
پس کسی
را که دوست داری...
همیشه کنار
خودت نگه دار...
و مراقبش باش.
دوست داشتن تو دلیل نمی خواهد
هر کس همچو من
مهربانی چشمانت را
در آغوش می کشید
عاشقت می شد
لذت دنیا...
داشتن کسی ست
که دوست داشتن را بلد است
به همین سادگی...!
این روزها
گفتن دوستت دارم انقدر ساده است که میشود آنرا از هر رهگذری شنید!
اما فهمش...
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست
سخت است اما زیبا!
زیباست
برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی لیلی نیست...
هر رهگذری مجنون...
و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد!
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی آمد و هم نشینت شد
در چشمانش باید
رد آسمان رد خدا باشد
و باید برایش
از من گذشت
تا به "ما" رسید...
حرف بزن...!
صدایت را دوست دارم
بگو...
فقط بگو...
در آغوشم بگیر
و درگوشم از "ماندن" بگو
از دوستت دارم هایی که از شنیدنش دلم بریزد...
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست، مرا شاد میکند
لبخند را به دنیایم هدیه میکند... حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم...
ما را وصل کرده اند به دلتنگی
دست و پایمان را بسته اند
که هر لحظه قلبمان از جایش جدا شود
و منتظر دیداری دوباره باشد
ما را به ثانیه ها گره زده اند
که دوری را هر ثانیه هزاربار به صورتمان بکوبند
دوری و درد و دلهره...
دلتنگی و دور بودن...
عشق تفسیر عجیبی ست از دوست داشتنت
وقتی دیوانه وار دوستت دارم...!
بودنت را دوست دارم
وادارم می کنی که
به هیچ کس فکر نکنم جز تو
نگاهت را گره بزن به هر لحظه من
حس امنیت میکنم
وقتی تو درگیر منی
فقط برایم از خنده هایت خاطره بساز...
آنقدر قصه غم انگیز میتوانم برایت بگویم، که از بغض، مثل دیوانه ها به تمام اشک هایم بخندی...
فقط برایم از ماندن بگو...
آنقدر می توانم برایت از رد پاهای بی خبری بگویم...
که کوله بارت را همین حالا برداری...
دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی،فهم گرفتنش را ندارد
قیمتی دارد که هر کسی،توان پرداختش را ندارد
جمله ی کوتاهیست که هر کسی،لیاقت شنیدنش را ندارد
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستی
دلتنگی هایم را زیر بغل زده ام و نشسته ام در انتظار روزهای مبادا...
سهم من از تو همین دلتنگی هاییست که بی دعوت می آیند و خیال رفتن ندارند...
امروز به اتاقت که رفتم، هنوز هوای اتاق بوی عطرت را به یادگار نگه داشته بود
یاد اخرین یادم تو را فراموشی که باهم شرط کردیم افتادم
یاد چشمان مهربانی که تمام آسمان را در خود جای میداد
یاد آن دست هایی که سردی زندگی را برایم گرما می بخشید
تا حالا دلت خواسته که همیشه و همه جا در کنار یکی باشی ؟..
تا حالا دلت خواسته به کسی بگی دوستت دارم ؟..
تا حالا دلت خواسته خودت رو برای کسی فدا کنی ؟..
تا حالا خدا رو به خاطر خلقت کسی ستایش کردی ؟..
به این میگن عشـــــــــــق... حس قشنگیه! مگه نه؟
باران که میبارد...
دلم برایت تنگ تر می شود...
بدون چتر...
من بغض می کنم...
اسمان گریه...
وای که چه دردی دارد...
اری، دلتنگی را میگویم...
به هر کسی که می رسی می گوید
ادم فقط یکبار عاشق می شود
دروغ است
تو باور نکن
مثلا خود من، هر روز، دوباره، عاشقت می شوم
درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است
دل من همینجا یخ میزند
چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من
درایـــن دنــیــای بـــزرگ
یـــکی فقـــــــط یکــــــی
میـــــشـــه جـــواب تمــــام احــســــاس عاشــــقانـــت...
...به ادامه مطلب بروید...
امشب به استقبال خواب میروم
دستان رویایت را میگیرم
باخود به خوابم میبرم...
به ادامه مطلب بروید
دلـــت که گرفــــت دیگر منــــت زمیــــن را نکــــش
راه آســــمان باز اســـــت پر بــکــــش
او همــــیشــــه آغوشـــش باز اســــت
نگــــفتــــه تو را مــــی خوانــــد
اگر هــــیچـــکس نـــیســـت خــدا که هســـت...