می نویسم از تو برای تو و دور از تو...
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...
می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...
تنها با شعفی صادقانه...
با دلم احساست می کنم...!
می نویسم از تو برای تو و دور از تو...
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...
می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...
تنها با شعفی صادقانه...
با دلم احساست می کنم...!
تو را می خواهم برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
تو را می خواهم برای
پرسه زدن های شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر...
وقتی کسی رو دوست داری حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیارو بدی فقط یه بار نگاش کنی
به خاطرش داد بزنی ، به خاطرش دروغ بگی
رو همه چی خط بکشی، حتی رو برگ زندگی
وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه...
فقط اونی که عشقته، عاشقیو بلد باشه
قید تموم دنیارو به خاطر اون میزنی
خیلی چیزارو میشکنی تا دل اونو نشکنی
متن درخواستی...
دوست داشتن تو دلیل نمی خواهد
هر کس همچو من
مهربانی چشمانت را
در آغوش می کشید
عاشقت می شد
حرف بزن...!
صدایت را دوست دارم
بگو...
فقط بگو...
در آغوشم بگیر
و درگوشم از "ماندن" بگو
از دوستت دارم هایی که از شنیدنش دلم بریزد...
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست، مرا شاد میکند
لبخند را به دنیایم هدیه میکند... حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم...
برای پریدن
لازم نیست پرنده باشم
همین که "تو" بخندی
بال در می آورم
عشق یعنی جسم و جانم مال تو
عشق یعنی پرسش از احوال تو
عشق یعنی از خودم من خسته ام
عشق یعنی به تو دل بسته ام
دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی،فهم گرفتنش را ندارد
قیمتی دارد که هر کسی،توان پرداختش را ندارد
جمله ی کوتاهیست که هر کسی،لیاقت شنیدنش را ندارد
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستی
همیشه به قداستِ چشمهایِ تو ایمان دارم
چه وقت دیگر گیتی تواند چون تــــــــــویــــــــــی خلق کند؟!
من میترسم به تو خطابی بدهم که شایسته تو نباشد...
تمام آن چیزی که درباره ی تو در سرم هست
ده ها کتاب می شود
اما تمام چیزی که در دلم هست
فقط دو کلمه است
"دوستت دارم"